حکم اعدام، مجازات تعرض به دختر جوان
تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۸۶۵۵۴۵
صراط:
او گفت: امروز صبح برای آزمون رانندگی به محلی که افسر گفته بود رفتم. کنار خیابان ایستاده بودم تا افسر و بقیه شرکت کنندگان در امتحان بیایند همان طور که در فکر امتحان و اضطراب این بودم که آیا قبول میشوم یا نه یک خودروی دنا مقابل پایم ایستاد.
رانندهاش مرد جوانی بود، او از من پرسید آیا برای امتحان رانندگی آمدهای؟ من هم گفتم بله.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او گفت میتواند سفارش مرا بکند تا قبول شوم. من هم حرفش را باور کردم چرا که مشخصاتی ارائه کرد که باورم شد.
وقتی سوار ماشینش شدم ناگهان درها را قفل کرد و به طرز وحشیانهای به طرف من حمله ور شد. از شوک این رفتار بدنم سست و بیحرکت شده بود، اما بعد از چند ثانیه به خودم آمدم و سعی کردم با او مقابله کنم، اما آنقدر قوی و خشن بود که نتوانستم از خودم دفاع کنم. او بعد از اینکه به من تعرض کرد در گوشه خلوتی مرا از خودرو بیرون انداخت و رفت.
پس از این شکایت بلافاصله موضوع به بازپرس کشیک اطلاع داده شد و به دستور وی دختر جوان به پزشکی قانونی فرستاده شد.
از سوی دیگر تحقیقات برای شناسایی مرد جوان آغاز شد. با مشخصاتی که این دختر از ماشین متهم داده بود به فاصله چند روز او شناسایی و بازداشت شد و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
متهم در جلسه بازجویی منکر اتهام خود شد، اما دختر جوان با بیان جزئیات ماجرا خواستار مجازات وی شد.
با این حال مرد جوان اظهارات دختر را دروغ خواند و گفت که او را نمیشناسد.
بدین ترتیب قضات منتظر جواب آزمایش پزشکی قانونی ماندند و وقتی نتیجه آزمایش اظهارات دختر جوان را تأیید کرد و نتیجه «دی ان ای» نشان داد متهم به تعرض همان راننده خودروی دنا بوده است، وی به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: از کاری که کردم پشیمان هستم.
آن روز صبح زود به سمت محل کارم میرفتم که این دختر جوان را کنار خیابان دیدم. چون من هر روز از آن مسیر میرفتم میدانستم آنجا محل آزمون رانندگی است و دخترها برای امتحان آنجا میایستند تا افسر راهنمایی و رانندگی بیاید و آنها را سوار کند.
وقتی این دختر را دیدم وسوسه شدم و به این بهانه که من دوست افسری هستم که امتحان میگیرد به او گفتم برای اینکه در آزمون قبول شود باید آشنا داشته باشد. او هم با خوشحالی سوار ماشینم شد. بعد هم به او تعرض کردم.
بعد از اعتراف این مرد، پرونده تکمیل و برای محاکمه آماده شد. روز محاکمه یکبار دیگر متهم و دختر جوان در دادگاه حاضر شدند.
متهم در حالی که ابراز پشیمانی میکرد از شاکی درخواست گذشت و بخشش کرد، اما دختر جوان گفت: شاید کتکهایی که آن روز از دست این مرد خوردم و زخمها و کبودیهای بدنم خوب شده باشد، اما ترسی که آن روز تجربه کردم و آسیب روحی که از آن اتفاق به من وارد شد هنوز هم تازه است و تا آخر عمر یادم نمیرود.
من هنوز میترسم در خیابان تنها راه بروم. شبها کابوس آن لحظه را میبینم با دوستان و خانوادهام قطع رابطه کرده ام و همه زندگیام به خاطر یک لحظه وسوسه شیطانی این مرد نابود شد.
مدت هاست پیش روانشناس میروم و روزهای سختی را میگذرانم. حتی بعد از آن حادثه دیگر نتوانستم در آزمون رانندگی شرکت کنم و آنقدر اضطراب دارم که نمیتوانم پشت فرمان ماشین بنشینم.
با پایان گفتههای طرفین پرونده و وکیل متهم، هیأت قضات شعبه ۱۱ برای تصمیمگیری وارد شور شدند و با توجه به درخواست شاکی و مدارک موجود و اثبات اتهام این مرد، وی را به اعدام محکوم کردند.
منبع: صراط نیوز
کلیدواژه: حکم اعدام آزمون رانندگی بازپرس کشیک صراط آزمون رانندگی دختر جوان مرد جوان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.seratnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صراط نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۸۶۵۵۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیدا شدن دختر فراری در کلانتری | عکسهای زننده دختر جوان در فضای مجازی | دخترم آبرویم را برده است
به گزارش همشهری آنلاین، زن میانسال که از حدود یک هفته قبل از دخترش اطلاعی نداشت، با دیدن دختر فراری خود در مرکز انتظامی لب به گلایه گشود و با بیان اینکه دیگر از رفتارها و آبروریزیهای دخترم خسته شدهام و میخواهم سرپرستی او را به شوهر سابقم بسپارم، درباره ماجراهای فرار دخترش از منزل به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت: بعد از فوت همسرم با مرد دیگری ازدواج کردم اما با او سازگاری اخلاقی نداشتم به همین دلیل هم از شوهر دومم طلاق گرفتم تا خودم فرزندانم را تربیت کنم ولی با آنکه ۴ نفر از فرزندانم زندگی خوبی دارند، در تربیت آخرین دخترم عاجز ماندهام و او بلاهایی به سرم آورده است که دیگر تاب تحمل آنها را ندارم.
لادن وقتی وارد دبیرستان شد تحت تاثیر رفتارهای ۲ نفر از دوستانش قرار گرفت و آداب معاشرت، گفتار و حتی پوشش او به کلی تغییر کرد به طوری که بدون حجاب بیرون میرفت و لباسهای بسیار زنندهای میپوشید. من هم اگرچه از این رفتارها زجر میکشیدم اما به توصیه دخترانم زیاد سختگیری نمیکردم تا لادن لجبازی نکند و اوضاع بدتر نشود.
جدال پدر و دختر بر سر خواستگار آمریکایی | رضایت نمیدهم مگر به شرط... فرار دختر جوان با پسری که او را کنیز خودش کرد | کتکم میزد و دستهایم را میسوزانداین ماجرا تا حدی پیش رفت که دیگر نمیتوانستم دخترم را کنترل کنم. او بعد از دیپلم در یک داروخانه مشغول کار شد و به بهانه اضافهکاری تا نیمههای شب به خانه نمیآمد و گاهی نیز تا سپیدهدم در منزل دوستانش به سر میبرد. در همین روزها بود که فهمیدم با پسری آشنا شده است و مدام از طریق فضای مجازی با او ارتباط دارد به گونهای که حتی در مهمانیها هم گوشی تلفن از دستش نمیافتاد.
در این شرایط با آن پسر جوان تماس گرفتم و به او گفتم بیش از ۲ سال است که با لادن ارتباط داری. حالا بیا و تکلیف او را مشخص کن. فرزین هم که فقط برای هوسرانی با دخترم دوست شده بود، وقتی این جملات را شنید، خیلی راحت گفت: من در کیش هستم و هیچ علاقهای هم به دختر شما ندارم، لطفا مزاحم نشوید!
این شکست عاطفی موجب شد دخترم نسنجیده ما را مقصر این شکست عشقی بداند، در حالی که آن پسر فقط با چربزبانی به دنبال هوسرانی بود. بعد از این ماجرا روزی لادن با یک سگ پشمالو وارد خانه شد و ادعا کرد میخواهد آن سگ را در خانه نگهداری کند. این رفتار او موجب شد دخترانم و بستگان نزدیکم با ما قطع رابطه کنند چراکه آنها نمیتوانستند با این فرهنگ زندگی کنند.
من مجبور بودم با رفتارهای دخترم کنار بیایم، اما کار به جایی رسید که پای او به خانه مجردی ۲ نفر از دوستانش باز شد که هیچ قید و بند اخلاقی نداشتند و عامل بدبختی لادن شدند. یکی از همین دوستانش از او خواسته بود عکسهای بسیار زننده و شرمآوری از خودش بگیرد و آنها را در فضای مجازی به اشتراک بگذارد. آنها آنقدر از زیباییهای ظاهری دخترم تعریف و تمجید کرده بودند که او هم تحت تاثیر همین حرفها چنین رفتار زشتی را مرتکب شد و این تصاویر را در فضای مجازی منتشر کرد.
از آن روز به بعد هیچکدام از اطرافیانم به خاطر این رسوایی و آبروریزی به خانه ما نیامدند و از شدت شرم حتی لادن را جزء فامیل خودشان نمیدانستند. اکنون نیز حدود یک هفته است از منزل فرار کرده و من هیچ اطلاعی از او نداشتم تا اینکه از کلانتری تماس گرفتند و من او را در اینجا دیدم.
با توجه به حساسیت این پرونده، مشاورههای روانشناختی توسط کارشناسان اجتماعی در حالی با راهنماییهای سرگرد احسان سبکبار (رئیس کلانتری شفای مشهد) آغاز شد که دختر ۲۰ ساله در جریان عواقب فرار از منزل و سرنوشت دخترانی قرار گرفت که پس از فرار به دام باندهای تبهکاری و فساد افتادهاند و آینده خود را نابود کردهاند.
کد خبر 848595 منبع: خراسان برچسبها خبر مهم نوجوان خانواده حوادث ایران